مفهوم شرطمفهوم شرط، واژهاي است مركب از دو كلمه «مفهوم» و «شرط» كه لازم است در ابتدا تعريفي اجمالي در خصوص هر يك از واژههاي فوق داشته شود. بند اول، مفهوم در لغت به معناي دانسته شده آنچه به فهم و ادراك در آيد. [۱]
عميد، حسن؛ فرهنگ عميد، تهران، اميركبير، ۱۳۸۶، چاپ سي وهفتم، ص ۱۱۴۶.
و در اصطلاح: اصول فقه:(عرفوا المنطوق بانه حكم مذكور في الكلام لموضوع مذكور و المفهوم بانه حكم غير مذكور تسلزمه خصوصية المعني المذكور. اصوليون در تعريف منطوق آوردهاند؛ منطوق مدلولي كه مستقيماً از لفظ و كلام فهميده ميشود و مفهوم مدلولي است كه در كلام نيست، ولي از كلام استنباط و فهميده ميشود. مثال «اگر فردا باران نيايد به مسافرت خواهيم رفت» اين منطوق است، و مفهومش اين است «اگر فردا باران بيايد به مسافرت نخواهيم رفت»مثال در روايت آمده: وقتي آب به اندازه كرّ شد به وسيلۀ ملاقات با ديگر نجاسات نجس نخواهد شد. قال الصادق (ع): «إذا كانَ الماءُ قدْرَ كُرُّ لُمْ يُنجنهُ شيء»، اين منطوق جمله است. و مفهومش اين است اگر آب به اندازۀ كرّ نشد در اثر ملاقات با نجاسات نجس ميشود.بنابراين مفهوم در اصطلاح اصوليون در مقابل منطوق ميباشد. [۴]
ملكي، محمود و سعيد؛ اصول فقه شيعه، قم، مركز فقهي ائمه اطهار (ع)، ۱۳۸۱، چاپ اول، ص ۱۷.
۱ - حجيت مفاهيمنزاع در باب مفهوم، نزاع صغروی است نه كبروي، يعني بحث در اين است كه مثلاً آيا جمله شرطیه مفهوم دارد يا نه؟ بديهي است كه اگر داراي مفهوم باشد، حجيت مفهوم هم مانند حجيت منطوق خواهد بود. نه اين كه پس از ثبوت مفهوم بخواهيم در مورد حجيت آن بحث كنيم. [۵]
ملكي، محمود و سعيد؛ اصول فقه شيعه، قم، مركز فقهي ائمه اطهار (ع)، ۱۳۸۱، چاپ اول، ، ص ۲۷.
بنابراين حجيت مفهوم همانند حجيت منطوق از راه اصالة الظهور و... قابل اثبات است و براي هر يك از متكلم و سامع قابل احتجاج ميباشد.«لاشك ان الكلام اذا كان له مفهوم يدل عليه فهو ظاهر فيه، فيكون حجة من المتكلم علي السامع، ومن السامع علي المتكلم، كسائر ظواهر الاخري» [۶]
مظفر، محمدرضا؛ اصول فقه، قم، فيروز آبادي، ۱۳۷۹، چاپ دوم، ص ۸۴.
۲ - اقسام مفهوممفهوم بر دو قسم است: [۷]
ولايي، عيسي؛ فرهنگ تشريحي اصطلاحات اصول فقه، تهران، نشر ني، ۱۳۸۰، چاپ دوم، ص ۳۰۱.
۲.۱ - مفهوم موافقبه آنچه كه از منطوق استنباط و فهميده ميشود و از نظر نفي و اثبات (وجوب يا حرمت) موافق منطوق باشد مفهوم موافق نام دارد. مثال: خداوند در قرآن كريم ميفرمايد: به پدر و مادر اُفّ (آه) مگو. «لا تقل لهما اف»، از اين منطوق فهميده ميشود كه به طريق اولي نبايد پدر و مادر را كتك زد. ۲.۲ - مفهوم مخالفمفهومي است كه از حيث نفي و اثبات عكس منطوق باشد. مثال: در قرآن آمده، اگر فاسقي خبري آورد دربارهاش تحقيق كنيد « إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا» ، اين منطوق آيه است اما مفهومش اين است: اگر عادل خبري آورد تحقيق و تفحّص لازم نيست. ۳ - اقسام مفهوم مخالفمفهوم مخالف بر شش قسم است. ۱. مفهوم شرط، ۲. مفهوم غایت، ۳. مفهوم عدد، ۴. مفهوم وصف، ۵. مفهوم حصر، ۶. مفهوم لقب. بند دوم، شرط: الزامي و تعليق چيزي به چيز ديگر، قرار، پيمان [۱۰]
عميد، حسن؛ فرهنگ عميد، تهران، اميركبير، ۱۳۸۶، چاپ سي وهفتم، ص ۸۴۳.
بند سوم، مفهوم شرط: هر جمله شرطیهاي داراي دو جزء شرط و جزاء است. به عنوان مثال: اگر فردا باران نيايد به مسافرت ميروم در اين مثال جمله اگر فردا باران نيايد «شرط» و جمله به مسافرت ميروم «جزاء» ميباشد، و مفهوم اين جمله اين است كه اگر فردا باران ببارد به مسافرت نميروم. ۴ - اقسام جملات شرطيه۱. شرط محقّق موضوع [۱۱]
مظفر، محمدرضا؛ اصول فقه، قم، فيروزآبادي، ۱۳۷۹، چاپ دوم، ص ۸۶.
است. گاهي اوقات شرط محقّق موضوع است بدين معني كه تحقّق جزا منوط به تحقّق شرط است، به عنوان مثال: پدر خانواده به همسرش ميگويد اگر فرزند ما پسر بود نام او را علي بگذاريد. واضح است كه تحقّق نامگذاري منوط به پسر بودن فرزند خواهد بود و شكي نيست كه چنين جملات شرطیهاي خالي از مفهوم هستند چرا كه با انتفاء موضوع حكم نيز تحقق پيدا نخواهد كرد مثلاً در مثال فوق با پسر نبودن فرزند ديگر جايي براي نامگذاري وي به علي وجود ندارد و مفهوم در جايي است كه با نيامدن شرط تحقّق جزا امكان پذير باشد.۲. شرط محقق موضوع نيست.گاهي اوقات شرط محقّق موضوع نيست با اين توضيح كه امكان تحقّق جزا، بدون شرط هم ممكن است. مثلاً شخصي به فرزندش ميگويد اگر علي به عيادت تو آمد او را احترام كن، در اينجا امكان دارد كه شرط «عيادت علي» تحقّق پيدا نكند، اما جزاء «احترام» تحقّق يابد. بحث از مفهوم شرط و حجيت آن مربوط به اين قسم از جملات شرطيه ميباشد.اصوليون مفهوم داشتن جمله شرطیه را منوط بر سه امر دانستهاند: [۱۲]
مظفر، محمدرضا؛ اصول فقه، قم، فيروزآبادي، ۱۳۷۹، چاپ دوم، ص ۸۷.
بين شرط و جزاء ملازمه باشد. تلازم و رابطه بين آن دو رابطه سبب و مسبّبي باشد. يعني شرط سبب و جزاء مسبب باشد.شرطي كه سبب است سببيت آن منحصر به فرد باشد و سبب ديگري در بين نباشد. ۵ - مفهوم شرط در رواياتابوبصير ميگويد: از امام صادق (علیه السلام) در مورد گوسفندي كه ذبح ميشود ولي حركتي نميكند در حاليكه خون خالص و تازه بطور زياد از او بيرون ميريزد سوال كردم. حضرت فرمودند: «نخور! همانا علي (علیه السلام) ميفرمود: اگر پا تكان خورد يا چشم بهم زده شد بخور». استدلال امام صادق (علیه السلام) به فرمايش اميرالمؤمنين علي (علیه السلام) تنها در صورتي است كه آن سخن داراي مفهوم باشد، و مفهومش اين است كه: «اگر پايش را تكان نداد و يا چشمش را بهم نزد نخور». «سَالتُ أباعَبْدالله ع عَن الشاة تَذْبحُ فَلا تتَحركُ وَيهراق منها دمٌ كثيرٌ غبيطٌ فقال لا تاكل إن علياً ع كان يقول إذا ركضت الرجل أو طرقت الْعين فكل»، ۶ - پانویس
۷ - منبعسایت پژوهه ردههای این صفحه : مفهوم مخالف
|